اریک فروم

اریک فرام: کاوش در طبیعت و جامعه بشری

در مجموعه روانشناسان قرن بیستم، اریک فروم به عنوان یک شخصیت برجسته در روانشناسی می باشد که بینش هایش در مورد طبیعت و جامعه انسان همچنان در بین مخاطبان معاصر طنین انداز می شود. فروم، روانشناس اجتماعی و روانکاو آلمانی، تنها به تحلیل روان فردی بسنده نکرد. او به دنبال درک نیروهای اجتماعی و فرهنگی گسترده‌تری بود که شخصیت و رفتار را شکل می‌دهند. این مقاله به بررسی کمک های منحصر به فرد فروم در زمینه روانشناسی، نقد او از جامعه مدرن، و میراث ماندگار او در حوزه های نظریه شخصیت، روان درمانی و اخلاق اجتماعی می پردازد.

آثار او تحت تأثیر طیف متنوعی از متفکران، از جمله فروید، مارکس، و مکتب فرانکفورت قرار گرفت، با این حال فروم مسیر مشخصی را ایجاد کرد که روانکاوی را با نظریه اجتماعی، فلسفه اومانیستی و اگزیستانسیالیسم ادغام کرد.

یکی از مهم‌ترین کمک‌های فروم به روان‌شناسی، نظریه او درباره شخصیت اجتماعی است، که معتقد است ساختار اقتصادی جامعه بر رشد ویژگی‌های شخصیتی افراد تأثیر می‌گذارد. فروم در اثر مهم خود، «فرار از آزادی» (۱۹۴۱)، بررسی می‌کند که چگونه اضطراب‌های آزادی در جامعه مدرن، افراد را به پناه بردن به استبداد و همنوایی سوق می‌دهد. او استدلال کرد که بیگانگی تجربه شده توسط افراد در جوامع سرمایه داری منجر به از دست دادن خود و اشتیاق برای ارتباط می شود که می تواند توسط رژیم های توتالیتر مورد بهره برداری قرار گیرد.

کاوش فروم در مورد دوگانگی های وجودی، مانند نیاز به ریشه در برابر نیاز به ظهور، و مبارزه بین داشتن و بودن، بر اعتقاد او به اهمیت تعادل و هماهنگی در زندگی انسان تأکید می کند. وی گفت: حل این دوگانگی ها برای سلامت روان ضروری است و جامعه باید در تسهیل این حل و فصل نقش داشته باشد.

فروم در “هنر عشق ورزیدن” (۱۹۵۶) به ماهیت عشق می پردازد و استدلال می کند که عشق یک احساس صرف نیست، بلکه هنری است که نیاز به دانش، مسئولیت و تمرین دارد. او انواع مختلفی از عشق را از جمله عشق برادرانه، عشق مادری، عشق شهوانی و عشق به خود شناسایی کرد و بر اهمیت عشق به عنوان نیروی خلاقی که افراد را در عین احترام به فردیت آنها متحد می کند، تاکید کرد.

نقد فروم از جهت‌گیری بازاریابی شخصیت در جوامع سرمایه‌داری امروزه به‌ویژه اهمیت دارد. او نسبت به خطرات تعریف خود و دیگران بر اساس ارزش های بازار هشدار داد که منجر به کالایی شدن روابط انسانی و از بین رفتن ارتباطات واقعی می شود. این نقد یک تفسیر قدرتمند در مورد تأثیر فراگیر فرهنگ مصرف کننده بر هویت شخصی باقی می ماند.

در حوزه روان درمانی، او معتقد بود که نقش درمانگر این است که بیمار را در درک انگیزه های ناخودآگاه خود راهنمایی کند و به توسعه جهت گیری به سمت زندگی تشویق کند. تاکید فروم بر رابطه درمانی و اهمیت شخصیت و صداقت درمانگر نشان دهنده رویکرد انسان گرایانه او به درمان است.

میراث فروم به حوزه روانشناسی محدود نمی شود. عقاید او بر جامعه شناسی، علوم سیاسی و فلسفه تأثیر گذاشته است. کار او ما را به چالش می کشد تا در مورد ساختارهای جامعه و روش هایی که آنها بر زندگی درونی ما تأثیر می گذارند تأمل کنیم. در عصر جهانی شدن فزاینده و پیشرفت فناوری، فروم برای جامعه‌ای که ارزش‌های انسانی، خلاقیت و عشق را پرورش می‌دهد، بیش از هر زمان دیگری مناسب است.

نظریه شخصیت اجتماعی اریک فروم

نظریه شخصیت اجتماعی اریک فروم سنگ بنای کار او است که نظریه روانکاوی را با بینش های جامعه شناختی ادغام می کند تا توضیح دهد که چگونه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی یک جامعه شخصیت اعضای آن را شکل می دهد. از نظر فروم، شخصیت اجتماعی بخشی از شخصیت است که توسط شیوه تولید اجتماعی و اقتصادی شکل می‌گیرد و به نوبه خود برای حمایت و تداوم آن شیوه تولید عمل می‌کند.

فروم معتقد بود که هر جامعه ای «شیوه ای از انجمن» دارد که به نحوه ارتباط مردم با یکدیگر و با طبیعت در فرآیند تولید اشاره دارد. شخصیت اجتماعی همتای روانی این شیوه تداعی است و در افراد با تطبیق با خواسته های جامعه خود شکل می گیرد. این ترکیبی از ویژگی های شخصیتی فردی است که در یک جامعه رایج می شود زیرا با شرایط اجتماعی و اقتصادی سازگار است.

 

فروم چندین جنبه کلیدی شخصیت اجتماعی را شناسایی کرد:

کارکرد تطبیقی: شخصیت اجتماعی افراد را با ویژگی های روانشناختی خاص مورد نیاز برای ایفای مؤثر نقش های اجتماعی خود مجهز می کند. به عنوان مثال، در یک جامعه سرمایه داری، ویژگی هایی مانند رقابت پذیری، کارایی، و جهت گیری آینده (به تأخیر انداختن رضایت) ممکن است رایج باشد زیرا برای موفقیت در چنین محیطی سازگار هستند.

بازتولید اجتماعی:

 

شخصیت اجتماعی با بازتولید نگرش ها و رفتارهای لازم در هر نسل جدید، ثبات و تداوم نظام اجتماعی و اقتصادی را تضمین می کند. این امر از طریق فرآیندهای اجتماعی شدن، از جمله پویایی خانواده، آموزش و هنجارهای فرهنگی به دست می آید.

ویژگی تاریخی:

 

فروم تاکید کرد که شخصیت اجتماعی از نظر تاریخی خاص است، به این معنی که در طول زمان با تکامل شیوه تولید و سازمان اجتماعی تغییر می کند. به عنوان مثال، ویژگی اجتماعی جامعه فئودالی به طور قابل توجهی با جامعه سرمایه داری متفاوت است.

تعارض و روان رنجوری:

 

هنگامی که بین شخصیت فرد و شخصیت اجتماعی غالب ناسازگاری وجود دارد، یا زمانی که خود شخصیت اجتماعی ناسازگار می شود (مانند بحران های اجتماعی)، این می تواند منجر به تعارض روانی و روان رنجوری شود. فروم بسیاری از مشکلات روانی افراد را بازتابی از مشکلات درون خود جامعه می دانست.

انواع شخصیت اجتماعی:

 

فروم انواع مختلفی از شخصیت اجتماعی را توصیف می کند، از جمله جهت گیری های مستبد، پذیرا، استثمارگر، احتکار، بازاریابی و تولید. هر یک از این جهت‌گیری‌ها نشان‌دهنده شیوه خاصی از ارتباط با جهان و دیگران است که بر اساس بافت اجتماعی-اقتصادی شکل می‌گیرد.

نظریه شخصیت اجتماعی ابزاری حیاتی برای درک اینکه چگونه افراد توسط محیط اجتماعی خود شکل می‌گیرند و چگونه این شخصیت‌های فردی به نوبه خود از عملکرد جامعه حمایت می‌کنند، است. کار فروم نشان می دهد که برای دستیابی افراد به سلامت روانی و برای عملکرد انسانی جامعه، باید بین نیازهای فرد و خواسته های ساختار اجتماعی تعادل وجود داشته باشد. این تعادل برای پرورش یک شخصیت اجتماعی که به رشد مثبت و رفاه انسان کمک می کند، بسیار مهم است.