نوروساینس

 عصب‌شناسی شناختی

عصب‌شناسی شناختی دانشی میان‌رشته‌ای است که می‌کوشد رابطه‌ی میان مغز مادی و ذهن آگاه را توضیح دهد. این علم از ترکیب زیست‌شناسی، روان‌شناسی و فلسفه پدید آمده و ریشه‌های آن به قرن هفدهم و کارهای توماس ویلیس بازمی‌گردد. در این مقاله، روند تاریخی و تکاملی شکل‌گیری عصب‌شناسی شناختی بررسی می‌شود؛ از نام‌گذاری ساختارهای مغزی در دوران ویلیس، تا نگاه تکاملی به رفتار و اندیشه‌ی انسان. همچنین به دیدگاه‌های فلسفی از یونان باستان تا نظریه‌ی دوگانه‌انگاری دکارت و دیدگاه‌های نوین درباره‌ی مسئله‌ی ذهن و بدن پرداخته می‌شود. نتیجه‌ی پژوهش نشان می‌دهد که ذهن، برخلاف تصور دوگانه‌انگارانه، محصولی از فرایندهای زیستی و تعاملات پیچیده‌ی نورون‌هاست؛ پدیده‌ای که از ماده برخاسته، اما معنا می‌آفریند.

بیشتر بخوانید  عصب‌شناسی شناختی

نوروساینس

 خاستگاه تاریخی و شکل‌گیری علوم اعصاب شناختی

علوم اعصاب شناختی دانشی میان‌رشته‌ای است که برای درک رابطه‌ی میان مغز و ذهن پدید آمده است. این علم ریشه در تلاش‌های تاریخی دانشمندانی چون توماس ویلیس دارد که نخستین پیوند میان ساختار مغز و رفتار انسان را نشان داد. در قرن بیستم، مایکل گازانیکا و جورج میلر با ابداع اصطلاح «علوم اعصاب شناختی»، مسیر تازه‌ای برای مطالعه‌ی ذهن و مغز گشودند. مقاله‌ی حاضر مروری تاریخی بر روند شکل‌گیری این علم، از عصب‌شناسی کلاسیک تا دوران فناوری‌های تصویربرداری مغزی است و نشان می‌دهد چگونه علوم اعصاب شناختی توانسته پلی میان زیست‌شناسی، روان‌شناسی و فلسفه‌ی ذهن بسازد.

بیشتر بخوانید  خاستگاه تاریخی و شکل‌گیری علوم اعصاب شناختی