اختلال اضطراب جدایی
“راههای موثر برای مدیریت اضطراب جدایی”
Separation anxiety disorder
اختلال اضطرابی یک وضعیت روانی است که با ترس یا نگرانی بیش از حد مشخص می شود زمانی که فرد از فرد یا مکانی که به آن وابسته است، مانند والدین، مراقب یا خانه جدا می شود. این اضطراب ممکن است به طرق مختلف ظاهر شود، مانند رفتن به مدرسه یا ترک خانه، تجربه کابوس یا علائم جسمی هنگام جدایی، یا بیش از حد چسبیده بودن یا وابستگی به شخصی که هستند. این بیماری بیشتر در کودکان تشخیص داده می شود، اما می تواند بزرگسالان را نیز درگیر کند. گزینه های درمانی برای اختلال اضطراب جدایی ممکن است شامل درمان، مانند درمان شناختی-رفتاری، و گاهی اوقات دارو باشد.
علایم اختلال جدایی:
علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان و نوجوانان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
۱٫ ناراحتی یا نگرانی بیش از حد در هنگام پیش بینی یا تجربه جدایی از خانه یا یکی از عزیزان.
۲٫ ترس مداوم از تنها ماندن، بدون حضور شخصیت دلبستگی خاص.
۳٫ بی میلی یا امتناع از رفتن به مدرسه یا اجتناب از حضور در رویدادها یا فعالیت های اجتماعی به دلیل ترس از جدایی.
۴٫ کابوس های مکرر شامل تم های جدایی.
۵٫ شکایات جسمی، مانند سردرد یا معده درد، زمانی که جدایی قریب الوقوع است یا اتفاق می افتد.
۶٫ نگرانی بیش از حد در مورد رفاه خود یا یکی از عزیزان در هنگام جدایی.
۷٫ چسبیدن یا امتناع از رها کردن شکل دلبستگی هنگام تلاش برای جداسازی.
۸٫ مشکل در به خواب رفتن بدون حضور چهره دلبستگی یا تجربه اضطراب جدایی شبانه.
۹٫ ترس یا بی میلی به خوابیدن دور از خانه، حتی در محیط های آشنا.
۱۰٫ کناره گیری یا اجتناب اجتماعی به دلیل ترس از جدایی یا نگرانی در مورد جدایی احتمالی.
توجه به این نکته مهم است که برای تعیین اینکه آیا یک فرد دچار اختلال اضطراب جدایی است یا خیر، یک تشخیص حرفه ای لازم است.
دلایل اختلال جدایی:
اختلال اضطراب جدایی یک اختلال روانی است که معمولاً در کودکان ظاهر می شود، اما می تواند در بزرگسالان نیز رخ دهد. در حالی که علت دقیق اختلال اضطراب جدایی شناخته شده است، اعتقاد بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی است. برخی از علل احتمالی و عوامل موثر عبارتند از:
- ژنتیک: ممکن است یک استعداد ژنتیکی برای ایجاد اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب جدایی وجود داشته باشد. اگر یکی از اعضای خانواده اختلال اضطرابی داشته باشد، ممکن است خطر ابتلا به این بیماری بیشتر باشد.
- خلق و خوی برخی از افراد ممکن است به طور طبیعی خلق و خوی مضطرب یا ترسناک تری داشته باشند که آنها را بیشتر مستعد اضطراب جدایی می کند.
- تجربیات آسیب زا: رویدادهای آسیب زا مانند مرگ یکی از عزیزان، فقدان قابل توجه یا تغییرات ناگهانی در محیط کودک می تواند باعث ایجاد اختلال اضطراب جدایی شود.
- سبک فرزندپروری: در برخی موارد، فرزندپروری بیش از حد محافظه کارانه یا کنترلی بیش از حد می تواند به اختلال اضطراب جدایی کمک کند. مراقبت متناقض یا غیر حساس نیز ممکن است نقش داشته باشد.
- عوامل محیطی: رویدادهای استرس زای زندگی، مانند نقل مکان به خانه جدید یا شروع یک مدرسه جدید، می تواند خطر ابتلا به اختلال اضطراب جدایی را افزایش دهد. توجه به این نکته مهم است که اختلال اضطراب جدایی یک وضعیت پیچیده است و تجربیات فردی ممکن است متفاوت باشد. اگر شما یا کسی که میشناسید با اضطراب جدایی دست و پنجه نرم میکنید، برای تشخیص و درمان مناسب، به دنبال کمک حرفهای از یک روانشناس توصیه میشود.
درمان اختلال جدایی:
درمان اختلال اضطراب جدایی معمولاً شامل ترکیبی از درمان و گاهی اوقات دارو است. در اینجا چند گزینه برای درمان وجود دارد:
۱. درمان شناختی رفتاری (CBT): این رویکرد رایجی است که برای درمان اختلال اضطراب جدایی استفاده می شود. به افراد کمک می کند تا الگوهای افکار منفی را شناسایی و به چالش بکشند و راهبردهای مقابله سالم تری را توسعه دهند. مواجهه درمانی، نوعی از CBT، همچنین میتواند برای قرار دادن تدریجی افراد در موقعیتهایی که باعث ایجاد اضطراب آنها در یک محیط کنترلشده و حمایتکننده میشود، استفاده شود.
۲. خانواده درمانی: از آنجایی که اختلال اضطراب جدایی اغلب کل خانواده را درگیر می کند، مشارکت دادن والدین و خواهر و برادر در جلسات درمانی می تواند مفید باشد. خانواده درمانی می تواند به بهبود مهارت های ارتباطی و حل مسئله، ایجاد یک محیط حمایتی و ارائه آموزش در مورد نحوه مدیریت موثر این اختلال کمک کند.
۳. دارو: در برخی موارد، ممکن است دارویی برای کمک به مدیریت علائم اختلال اضطراب جدایی تجویز شود. داروهای ضد افسردگی، به ویژه مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، معمولاً برای کاهش علائم اضطراب استفاده میشوند. با این حال، دارو باید در کنار درمان و تحت نظارت یک متخصص مراقبت های بهداشتی استفاده شود.
مشورت با یک روانکاو یا روانشناس روان برای تعیین مناسب ترین برنامه درمانی برای نیازهای خاص یک فرد ضروری است.
اختلال اضطراب جدایی با کدام قسمت مغز مرتبط است؟
اعتقاد بر این است که اختلال اضطراب جدایی مربوط به آمیگدال است، که بخشی از مغز است که در پردازش احساسات، به ویژه ترس و اضطراب نقش دارد.
آیا دستگاه های علوم اعصاب(نوروساینس) میتوانند بر درمان و تشخیص اختلال اضطراب جدایی موثر باشند؟
دستگاه های علوم اعصاب، مانند نوروفیدبک یا دستگاه های تحریک عصبی، در شرایط مختلف سلامت روان، از جمله اختلالات اضطرابی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند. با این حال، اثربخشی آنها در درمان اختلال اضطراب جدایی به طور خاص به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است.
اختلال اضطراب جدایی معمولاً با ترکیبی از درمان، مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و در صورت لزوم دارو درمان می شود. این رویکردهای درمانی برای بسیاری از افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است.
در حالی که دستگاه های علوم اعصاب ممکن است پتانسیل کمک به درمان شرایط مختلف سلامت روان را داشته باشند، مهم است که با یک روانکاو واجد شرایط مانند روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید تا مناسب ترین گزینه های درمانی را برای شرایط فردی خود تعیین کنید. آنها می توانند راهنمایی هایی در مورد اینکه آیا دستگاه های علوم اعصاب ممکن است مکمل مفیدی برای برنامه درمانی شما باشند، ارائه دهند.
توصیه هایی جهت پیشگیری از اختلال جدایی:
برای جلوگیری از اختلال اضطراب جدایی، در اینجا چند توصیه وجود دارد:
۱. با جدایی تدریجی شروع کنید: به تدریج جدایی ها را به کودک خود توضیح دهید، با دوره های زمانی کوتاه شروع کنید و به تدریج مدت زمان را افزایش دهید. این می تواند به آنها کمک کند که با جدا بودن از مراقبان خود احساس راحتی بیشتری کنند.
۲. یک روال ثابت ایجاد کنید: کودکان در روال عادی و قابل پیش بینی رشد می کنند. برای ایجاد احساس ثبات و کاهش اضطراب، یک برنامه منظم برای فعالیت های روزانه، از جمله زمان های ورود و خروج، ایجاد کنید.
۳. ایجاد دلبستگی ایمن: اطمینان حاصل کنید که کودک شما با مراقب اصلی خود وابستگی ایمن دارد. این را می توان از طریق فرزندپروری پاسخگو و پرورشی، فراهم کردن محیطی امن و دوست داشتنی، و برآورده کردن مستمر نیازهای عاطفی و فیزیکی آنها به دست آورد.
۴. تشویق به استقلال: به فرزندتان کمک کنید تا با تشویق فعالیتهای متناسب با سن خود، استقلال و اعتماد به نفس خود را افزایش دهد. این می تواند شامل کارهای ساده ای مانند پوشیدن لباس، بستن چمدان یا غذا دادن به خود باشد. به مرور زمان مسئولیت آنها را افزایش دهید.
۵. جدایی ها را در یک محیط حمایتی تمرین کنید: فرزندتان را در فعالیت ها یا قرارهای بازی ثبت نام کنید تا بتواند جدایی را در یک محیط حمایتی تجربه کند. این می تواند به آنها کمک کند یاد بگیرند که جدایی موقتی است و می توانند با آن کنار بیایند.
۶. از تقویت مثبت استفاده کنید: وقتی فرزندتان با موفقیت به جدایی ها رسیدگی می کند یا اضطراب خود را مدیریت می کند، تحسین کنید و به او پاداش دهید. این به ایجاد اعتماد به نفس و تقویت رفتار مثبت آنها کمک می کند.
۷. راهبردهای مقابله ای را آموزش دهید: راهبردهای مقابله ای ساده را به فرزندتان بیاموزید تا وقتی از شما جدا می شود، اضطراب خود را مدیریت کند. این می تواند شامل تمرینات تنفس عمیق، تکنیک های تجسم یا استفاده از یک شی راحتی باشد.
۸. در صورت نیاز به دنبال کمک حرفه ای باشید: اگر کودک شما با اضطراب جدایی شدید دست و پنجه نرم می کند یا به طور قابل توجهی در عملکرد روزانه او اختلال ایجاد می کند، به دنبال کمک از یک روانکاو باشید. آنها می توانند راهبردها و مداخلات بیشتری برای رسیدگی به این اختلال ارائه دهند.
به یاد داشته باشید، هر کودکی منحصر به فرد است، و مهم است که این توصیه ها را با نیازهای خاص فرزندتان تنظیم کنید.
آینده ازدواج با فردی که اختلال جدایی دارد؟
آینده ازدواج با فردی که دارای اختلال اضطراب جدایی است بسته به عوامل مختلفی مانند شدت اختلال، تمایل فرد برای درمان و مدیریت علائم خود و حمایت موجود در رابطه متفاوت است. در اینجا چند سناریو احتمالی وجود دارد:
۱. جستجوی درمان و حمایت: اگر فرد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی وضعیت خود را تشخیص دهد و فعالانه به دنبال کمک حرفه ای باشد، می تواند مکانیسم های مقابله ای را برای مدیریت اضطراب خود و بهبود توانایی خود در مدیریت جدایی ها بیاموزد. با درمان و حمایت، زن و شوهر می توانند برای ایجاد مرزهای سالم، استراتژی های ارتباطی موثر و اجرای تکنیک هایی برای مدیریت اضطراب در هنگام جدایی با یکدیگر همکاری کنند. در چنین مواردی، آینده ازدواج می تواند مثبت باشد و این اختلال به طور موثر مدیریت شود.
۲. تأثیر محدود بر ازدواج: اگر اختلال اضطراب جدایی فرد نسبتاً خفیف باشد یا به خوبی مدیریت شود، ممکن است تأثیر محدودی بر ازدواج داشته باشد. با اجرای راهکارهایی برای کاهش اضطراب و ایجاد یک محیط حمایتی، زوجین میتوانند جداییها را بدون ایجاد اختلال قابل توجه در روابط خود طی کنند.
۳. چالش ها و فشارها بر ازدواج: در برخی موارد، اگر اختلال اضطراب جدایی فرد شدید و درمان نشده باشد، می تواند به ازدواج فشار وارد کند. اضطراب مکرر یا شدید در هنگام جدایی می تواند منجر به درگیری، سوء تفاهم و مشکلات در حفظ اعتماد و صمیمیت شود. این ممکن است نیاز داشته باشد که زوج به دنبال کمک حرفه ای باشند و برای حفظ یک رابطه سالم از طریق این چالش ها تلاش کنند.
توجه به این نکته مهم است که هر فرد و رابطه منحصر به فرد است، بنابراین آینده ازدواج با فردی که اختلال اضطراب جدایی دارد به عناصر مختلفی بستگی دارد. ارتباط باز و صادقانه، همدلی، درک و جستجوی راهنمایی های حرفه ای می تواند به طور قابل توجهی به مدیریت اختلال و حفظ یک رابطه قوی کمک کند.
داستان هایی از اختلال اضطراب جدایی در افراد:
قلب های جدانشدنی
روزی روزگاری در شهر کوچکی پسر جوانی به نام اتان زندگی می کرد. در حالی که او دوستانه و صمیمی بود، یک مبارزه پنهانی داشت که هیچ کس از آن خبر نداشت – اختلال اضطراب جدایی. این اختلال جدایی از عزیزانش را برای او بسیار دشوار می کرد و باعث ناراحتی قابل توجهی برای او می شد.
اضطراب جدایی اتان زمانی شروع شد که او فقط یک کودک نوپا بود. هر بار که پدر و مادرش او را در مهد کودک رها می کردند، او بی اختیار گریه می کرد و ناامیدانه به آنها می چسبید. با بزرگتر شدن، اضطرابش بیشتر شد. رفتن به مدرسه به یک جنگ روزانه تبدیل شد و حتی خوابیدن در خانه دوستان برای او غیرممکن به نظر می رسید.
والدین اتان تمام تلاش خود را کردند که درک کنند و حمایت کنند. آنها از روانشناسان و درمانگرانی که در زمینه اختلالات اضطرابی تخصص داشتند کمک گرفتند. از طریق جلسات درمانی، اتان راهبردهای مقابله ای را برای مدیریت اضطراب جدایی خود آموخت. به او آموزش داده شد که تنفس عمیق، خودگویی مثبت و تکنیک های تجسم را تمرین کند تا در لحظات پریشانی آرام شود.
درمانگر اتان همچنین او را تشویق کرد که به تدریج خود را در معرض موقعیت هایی قرار دهد که باعث اضطراب او می شود. با کمک آنها، او با گذراندن دوره های کوتاه مدت دور از والدینش شروع کرد و به آرامی به مدت طولانی تری ادامه داد. آنها به سفرهای کوتاه می رفتند، جایی که اتان با اقوام مورد اعتماد یا دوستان نزدیک خانواده می ماند. در ابتدا این جدایی ها برای او چالش برانگیز بود، اما با گذشت زمان، اعتماد به نفس بیشتری نسبت به توانایی خود در کنار آمدن پیدا کرد.
با وجود پیشرفت، اضطراب جدایی اتان همچنان در زندگی روزمره با مشکلاتی روبرو بود. او بیش از حد نگران امنیت والدینش در حالی بود که آنها دور بودند و دائماً با آنها تماس می گرفت یا پیام می فرستاد تا آنها را بررسی کند. این نگرانی دائمی هم بر اتان و هم برای والدینش تأثیر گذاشت، آنها تلاش کردند تا تعادلی بین ایجاد اطمینان و اجازه دادن به او برای مستقل شدن بیشتر پیدا کنند……
یک روز، زمانی که ایتان در مدرسه راهنمایی بود، والدینش او را با یک توله سگ گلدن رتریور به نام مکس غافلگیر کردند. آنها خوانده بودند که داشتن یک سگ درمانی می تواند به کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی کمک کند، بنابراین امیدوار بودند که مکس آرامش و همراهی را برای ایتان فراهم کند. برای خوشحالی آنها، مکس یک پشتیبان باورنکردنی برای اضطراب جدایی ایتان بود.
مکس همیشه در کنار اتان بود و احساس امنیت و عشق بی قید و شرط را ارائه می کرد. او به اتان کمک کرد که کمتر احساس تنهایی کند و به او دلیلی داد تا زمانی که والدینش در اطراف نبودند آرام بماند. مکس بهترین دوست اتان شد و او را تا مدرسه و حتی در هنگام خواب همراهی کرد و در طول روز به عنوان یک حضور آرام بخش عمل کرد.
همانطور که اتان همچنان به رشد خود ادامه می دهد، او تعهد خود را برای مدیریت اضطراب خود حفظ کرد.
پیام بگذارید
(0 دیدگاه)