
آن گرین و آغاز علوم اعصاب شناختی
آیا تاریخچه علوم اعصاب را میدانی؟
آن گرین و آغاز علوم اعصاب شناختی؟؟؟ علوم اعصاب شناختی امروز بهعنوان یکی از حوزههای میانرشتهای کلیدی درک ما از مغز و ذهن را شکل میدهد. اما هر دانشی تاریخی دارد و خاستگاههای آن پر از روایتهایی است که گاه عجیب و غیرمنتظرهاند. یکی از این روایتها داستان زنی به نام اَن گرین است؛ زنی که در قرن هفدهم در آکسفورد به جرم قتل نوزاد مردهاش به دار آویخته شد، اما بهطور معجزهآسا زنده ماند و همین واقعه نقطه عطفی در تاریخ عصبشناسی و کالبدشناسی عصبی به شمار آمد.
این مقاله با تمرکز بر این واقعه، تلاش میکند تصویری کاملتر از اهمیت تاریخی آن ارائه دهد. در ادامه ابتدا داستان آن گرین بازخوانی میشود، سپس جایگاه توماس ویلیس و ویلیام پتی در علوم اعصاب بررسی خواهد شد. همچنین، تأثیر اجتماعی و علمی این رخداد و نسبت آن با شکلگیری علوم اعصاب شناختی تحلیل میشود.
بخش اول: روایت اعدام و بازگشت به زندگی
در سال ۱۶۵۰، فضای انگلستان بهشدت تحت تأثیر باورهای مذهبی، قوانین سختگیرانه و سیستم قضایی خشن بود. زنان، بهویژه زنان فقیر، اغلب در موقعیتهایی قرار میگرفتند که هرگونه انحراف از هنجارهای جامعه به قیمت جانشان تمام میشد.
اَن گرین نمونهای از همین قربانیان بود. او به جرم قتل نوزاد مردهاش محکوم شد؛ جرمی که در واقع اتفاقی طبیعی بود، اما در ذهن دادگاه بهعنوان نشانهای از جنایت تلقی شد. روز اعدام، او در برابر چشمان جمعیت فراوان به دار آویخته شد. روایتها نشان میدهند که او نیم ساعت بر دار ماند تا همه مطمئن شوند که جان داده است.
اما سرنوشت بازی دیگری در پیش داشت. جسد او به پزشکان جوانی سپرده شد: توماس ویلیس و ویلیام پتی. این پزشکان اجازه ویژهای از پادشاه گرفته بودند تا اجساد محکومان را برای کالبدشکافی و تحقیق دریافت کنند. جسد آن گرین نیز به دفتر آنها منتقل شد. درست در همین لحظه بود که همهچیز تغییر کرد.
بهطرزی شگفتآور، آن گرین نشانههایی از حیات نشان داد. پزشکان که ابتدا قصد کالبدشکافی داشتند، با تلاشهایی خلاقانه ــ ریختن الکل در دهان، تحریک گلویش با پر، گرفتن خون، ماساژ اندامها و مراقبت شبانهروزی ــ موفق شدند جان او را نجات دهند. چند روز بعد، او دوباره توانست راه برود و غذا بخورد.
این بازگشت به زندگی نهتنها یک معجزه مذهبی به شمار آمد، بلکه نقطهای مهم در تاریخ پزشکی شد؛ زیرا مرز میان مرگ و حیات را از نگاه علمی بازاندیشی کرد.
بخش دوم: دفاع از بیگناهی و رهایی اجتماعی
بازگشت آن گرین به زندگی به معنای پایان دردسرهایش نبود. مقامات در ابتدا اصرار داشتند دوباره او را اعدام کنند، زیرا حکم قضایی همچنان برقرار بود. اما اینجا نقش پزشکان پررنگ شد. ویلیس و پتی استدلال کردند که نوزاد اساساً مرده به دنیا آمده و مرگ او ارتباطی به مادر نداشته است. علاوه بر این، آنها نجات او را نشانهای از مشیت الهی دانستند.
این دفاعیه سبب شد حکم دوم لغو شود. آن گرین آزاد شد، زندگی تازهای آغاز کرد و بعدها ازدواج نمود و سه فرزند دیگر به دنیا آورد. در نتیجه، سرگذشت او از مرگ به زندگی نهتنها شخصی، بلکه اجتماعی و تاریخی شد.
بخش سوم: جایگاه توماس ویلیس و ویلیام پتی
برای فهم اهمیت این داستان در تاریخ علوم اعصاب شناختی، باید نقش دو پزشک را برجسته کرد.
توماس ویلیس بعدها یکی از بزرگترین چهرههای عصبشناسی شد. او در آثار خود ــ بهویژه در کتاب Cerebri Anatome ــ بنیان بسیاری از مفاهیم اولیه درباره ساختار و عملکرد مغز را پایهگذاری کرد. دایره ویلیس (Circle of Willis) که امروزه یکی از مفاهیم کلیدی در عروق مغزی است، به نام او ثبت شد.
ویلیام پتی نیز شخصیتی علمی و اجتماعی بود که بعدها در حوزههای اقتصاد و آمار هم تأثیرگذار شد.
نجات دادن آن گرین شهرت بزرگی برای این دو به همراه داشت. ویلیس با تکیه بر این شهرت توانست حمایتهای مالی و علمی کسب کند و مسیر تحقیقاتش را ادامه دهد. به همین دلیل، بسیاری مورخان این واقعه را نقطه عطفی در تثبیت موقعیت او میدانند.
بخش چهارم: بازتاب اجتماعی و مذهبی
در قرن هفدهم، بسیاری از رویدادهای پزشکی در چارچوبی مذهبی تعبیر میشد. بازگشت آن گرین به زندگی نیز بهعنوان «نشانهای از مشیت الهی» بازنمایی شد. اما در لایهای دیگر، این رویداد فرصت بینظیری برای پزشکان بود تا نشان دهند که مرز میان مرگ و زندگی پیچیدهتر از آن است که مردم میپندارند.
انتشار این واقعه در انگلستان و اروپا باعث شد نگاهها به پزشکی تغییر کند. پزشکی نهتنها بهعنوان خدمتی برای مراقبت از بیماران، بلکه بهعنوان دانشی تجربی و علمی که قادر به تغییر سرنوشت انسان است، تثبیت شد.
بخش پنجم: نسبت این داستان با علوم اعصاب شناختی
شاید در نگاه اول، داستانی مربوط به یک اعدام ناعادلانه ربطی به علوم اعصاب شناختی نداشته باشد. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، پیوندهای عمیقی وجود دارد.
۱. مرگ و حیات مغزی:
این داستان نشان داد که مرگ همیشه به معنای توقف کامل مغز و بدن نیست. آن گرین مدتی پس از قطع تنفس و بیهوشی مطلق دوباره به حیات بازگشت. این پرسش بعدها در علوم اعصاب مطرح شد: مرگ مغزی دقیقاً چه زمانی رخ میدهد؟
۲.روشهای تجربی:
تلاشهای پزشکان برای احیای آن گرین (تحریک فیزیکی، استفاده از مواد شیمیایی، خونگیری) نشاندهندهی نوعی نگاه تجربی بود که بعدها به روشهای علمی در پزشکی و علوم اعصاب منجر شد.
۳.پیوند علم و جامعه:
همانطور که علوم اعصاب شناختی امروز در تعامل با روانشناسی، فلسفه و علوم رایانه پیش میرود، در آن زمان نیز پزشکی در پیوند با الهیات و نظام قضایی معنا مییافت.
بخش ششم: تحلیل انتقادی
از دیدگاه امروز، میتوان این داستان را با چند نگاه انتقادی بررسی کرد:
نگاه حقوقی: اعدام آن گرین نمونهای از بیعدالتی سیستم قضایی نسبت به زنان است.
نگاه پزشکی: روشهای احیای بهکاررفته بسیار ابتدایی بودند، اما همان تلاشها نشان از شکلگیری پزشکی مدرن داشتند.
نگاه فلسفی: پرسش از مرز میان مرگ و زندگی همچنان مسئلهای بنیادین در فلسفه ذهن و علوم اعصاب شناختی است.
بخش هفتم: میراث تاریخی
واقعه آن گرین تنها یک ماجرای شخصی نبود؛ بلکه نقطه آغازی برای مجموعهای از تغییرات بود:
تثبیت جایگاه ویلیس بهعنوان پدر عصبشناسی بالینی.
توجه عمومی به اهمیت کالبدشناسی و پژوهش علمی.
تغییر نگاه به نقش پزشک در جامعه.
فراهم آمدن بستری برای تولد شاخههایی که امروزه تحت عنوان «علوم اعصاب شناختی» شناخته میشوند.
نتیجهگیری
امروز، وقتی از علوم اعصاب شناختی سخن میگوییم، معمولاً به فناوریهای پیشرفته مثل fMRI یا EEG فکر میکنیم. اما ریشههای این علم در داستانهایی چون اَن گرین نهفته است؛ داستانی که نشان داد چگونه سرنوشت یک زن میتواند با سرنوشت یک علم گره بخورد.
نجات معجزهآسای او نهتنها زندگی شخصیاش را تغییر داد، بلکه تاریخ پزشکی و عصبشناسی را نیز متحول ساخت. این واقعه یادآور این حقیقت است که علم نه در خلأ، بلکه در بستر زندگی انسانی و تجربههای اجتماعی رشد میکند.
********************************************************************************************************
به سایت روانشناسی رویا زاهدی خوش آمدید . مشاوره روانشناسی آنلاین ,حضوری و مشاوره روانشناسی تلفنی از کاربردی ترین انواع خدمات ما هستند. از هر جای دنیا که هستید با ما در ارتباط باشید.
جهت رزو تایم کلینیک در واتس آپ پیام ارسال کنید. باتشکر: ۰۹۲۲۵۳۷۷۵۹۷
کلینیک غرب: تهران جنت آباد
کلینیک مرکز: تهران فاطمی